فردا شب نخوابید

شب سفید (Nuit Blanche) یا شب روشن چندین ساله که توی مونترال برگزار می شه. همه موزه ها، گالری ها، دانشکده های هنر و کتابفروشی ها تا صبح باز هستن و آثار هنری مختلفی رو به صورت رایگان به نمایش می گذارن. این اتفاق سالی یک بار که امسال 28 فوریه است می افته. توی این شب حتما به مرکز شهر سری بزنید و با مردمی که توی خیابونا در حالی شادی و پایکوبی، دیدن تئاتر، موسیقی زنده، اجراهای خیابانی، پاتیناژ و ... هستند همراه بشید.
لباس گرم کافی بپوشید که بتونید همه جا رو با حوصله بگردید. البته اگه هم نمی خواید توی فضای آزاد باشید، کیلومترها سالن گرم توی شهر زیرزمینی مونترال منتظر شما هستن.
منبع عکس: سایت توریسم مونترال

چند تا لینک برای جزئیات بیشتر:
http://www.tourisme-montreal.org/blog/things-to-do-in-montreal-february-26-to-march-4/
https://www.facebook.com/nuitblancheamontreal
http://en.wikipedia.org/wiki/Nuit_Blanche

ضمنا مترو هم تا صبح بازه و نگران دیر برگشتن به خونه نباشید. خوش بگذره

اعتبار


تو این قسمت از دنیا اعتبار از همه چی مهمتره. میزان درآمد، میزان پس انداز، تعداد حساب هایی که دارید، میزان پولی که می تونید بدهکار بشید، تاخیر در پرداخت هزینه های ثابت مثل تلفن و اجاره، قدمتی که شماره حسابتون داره و ... خلاصه این که همه ی رفتارها و تصمیم های مالی، روی هم به شما یک "اعتبار" می ده. این عدد که به اسم Credit Score می شناسن همه چیز رو برای شما تعیین می کنه. مثلا میزان وامی که می تونید بگیرید، میزان سودی که باید پس بدید، خیلی جاها اگه اعتبارتون بد باشه حتی بهتون کار نمی دن، خونه اجاره نمی دن، ماشین قسطی نمی فروشن و ... اگه چک می کشید مطمئن بشید که پاس می شه. اگه نشه شرخر در خونه نمی آد، کل زندگیتون مختل می شه. 


 
چندتا توصیه مهم و کاربردی برای بالا بردن اعتبار

- قبض هاتون رو در اولین فرصت پرداخت کنید (اکثر پرداخت ها رو می تونید تنظیم کنید اتوماتیک انجام بشن)

- تا می تونید پرداخت هاتون رو با کارت اعتباری انجام بدید (اگه به موقع بدهیتون رو پس بدید هزینه ای نداره)

- توی عابربانک برای دریافت مبلغ نقدی از کارت اعتباری استفاده نکنید

- سقف کارت اعتباریتون رو بی جهت افزایش ندید (گاها از بانک تماس می گیرن و شما رو ترغیب می کنن)

- یک کارت اعتباری کافیه

- برای یک روز قبل از تاریخ چک هاتون (مثل چک اجاره) روی موبایل و هرجای دیگه که می تونید آلارم تنظیم کنید و مطمئن شید پول کافی توی حساب جاریتون دارید

- سعی کنید بیش از 40 درصد از اعتبارتون تجاوز نکنید ( مثلا اگر 1000 دلار اعتبار دارید، اگر 400 دلار خرید کردید، منتظر فیش ماهیانه نشید و در اولین فرصت بدهیتون رو صفر کنید، یعنی از حساب جاری یا پس انداز به حساب کارت اعتباریتون انتقال بدید)

- تنظیمات اتوماتیک انجام بدید که به صورت ماهانه مبلغی رو "اتوماتیک" از حساب جاری به حساب پس انداز انتقال بدید

- گول فروشندگان فروشگاه های زنجیره ای بزرگ را نخورید. چند درصد تخفیف بیشتر برای یک خرید کوچک ارزش دریافت کارت اعتباری ویژه فروشگاه های زنجیره ای رو نداره به خصوص برای کسی که تازه شروع به ایجاد سابقه و اعتبار می کنه

- کارت اعتباری با قدمت کمتر از یک سال فقط اعتبار شما رو کم می کنه، اگر قصد دریافت وام دارید، اقدام به تعویض یا دریافت کارت های اعتباری جدید نکنید حتی اگر راضی نیستید

هر رفتار مالی که انجام بدید توسط بانک ها، موسسات مالی و بیمه، موسسات اعتباری و ... به یک سری شرکت ها اطلاع رسانی می شه و این شرکت ها سوابق شما رو جمع آوری و نگهداری می کنن و با فورمول های خاص امتیاز اعتبار شما رو تعیین می کنن. شما خودتون هم می تونید به این شرکت ها درخواست Credit Report بدید که گزارش مالی شما رو بهتون ارائه بدن. پیشنهاد میشه سالی یک بار این کار رو انجام بدید تا هم از وضعیت خودتون آگاه بشید و هم اگه ردپای کلاه برداری یا سوء استفاده هست، سریع تر جلوگیری کنید.
 
بستن یک حساب سوابقش رو حذف نمی کنه، همونطور که گفتم اطلاعات مرتب به شرکت ها ارسال می شه و اونجا نگهداری می شه، اگه حساب بانکیتون رو ببندید، تغییری روی سوابق گذشته اتفاق نمی افته. این سوابق تا مدتی توی سابقه شما باقی می مونن. برای رفتارهای مختلف زمان های مختلفی وجود داره. معمولا رفتارهای اشتباه شما برای کمتر از 6 یا 7 سال توی سابقتون باقی می مونه و رفتارهای بهتر برای مدت طولانی تر توی سابقه شما نگهداری می شه.
 
این سوابق کاملا محرمانه است و اگر کسی بخواد سوابق شما رو ببینه باید امضای شما رو داشته باشه. مثلا وقتی برای خرید خودرو یا دریافت تسهیلات جایی مراجعه می کنید، ممکنه از شما به صورت مکتوب اجازه و امضا می گیرن که سوابق شما رو بررسی (inquiry) کنن. تعداد دفعاتی که این کار رو انجام میدید خیلی مهمه، بی خود و بی جهت برای گرفتن کارت های کم ارزش و کم استفاده اجازه inquiry ندید. تصور کنید روزی که برای دریافت وام قابل توجهی مثل وام مسکن مراجعه می کنید و بررسی نشون می ده که ماهی یک بار درخواست دریافت یه کارت جدید دادید که البته ممکنه خیلی هاشون رو کنسل کرده باشید یا دریافت نکرده باشید اما تعداد inquiry ها سابقه شما رو زیر سوال می بره.

پول و بانک

با خودتون پول نقد زیاد حمل نکنید. موقع خروج از کشور و موقع ورود به کانادا دردسر برای خودتون درست نکنید. در مورد مقدار مجاز هر دو کشور تحقیق کنید و از اون مقدار بیشتر با خودتون پول جابجا نکنید. بعد از ورودتون به کانادا می تونید به دوستان یا خانواده بسپرید که باقی پولتون رو از طریق صرافی ها براتون ارسال کنن. خیلی از صرافی ها این کار رو مجانی براتون انجام می دن(در این مورد خودتون هم تحقیق کنید). همون روزهای اول یکی از مهمترین کارها باز کردن حساب بانکیه. تعداد بانک ها خیلی زیاده و هرکدوم سرویس های متفاوتی ارائه می دن. خوب تحقیق کنید و صرفا چون فلان دوستتون توی فلان بانک حساب باز کرده بانکتون رو انتخاب نکنید.
همه بانک ها بابت باز کردن حساب هزینه ماهیانه ازتون می گیرن. معمولا اینطوریه که یه پکیج بهتون پیشنهاد می دن که شامل یه حساب جاری، یه حساب پس انداز و یه کارت اعتباریه. بعضی بانک ها تعداد تراکنش براشون مهمه، بعضی بانک ها موجودی توی حسابتون مهمه، بعضی بانک ها بیمه سفر مجانی ارائه می دن، بعضی بانک ها کارت اعتباری بهتری ارائه می دن، بعضی بانک ها مبلغ بیشتری وام می دن، بعضی بانک ها سود کمتری بابت وام می گیرن، بعضی بانک ها هزینه ماهیانه کمتری می گیرن، بعضی بانک ها شعبه زیاد دارن، بعضی بانک ها عابربانک زیاد دارن. خلاصه خوب تحقیق کنید و ببینید کدوم بانک برای شما مناسب تره. یه جورایی این یه انتخاب بلندمدته دلیلش هم اینه که اینجا اعتبار از همه چی مهمتره.


چند تا نکته برای انتخاب بانک مناسب
- سرویس هاشون با نیازهای شما سازگار باشه (به پس انداز کردن تمایل دارید یا می خواید دنیا رو بگردید و بیمه سفر و کارت اعتباری بین المللی براتون مهمه یا بیمه ارزون قیمت برای ماشین رو ترجیح می دید)
- هزینه های ماهیانه منطقی داشته باشه (بعضی بانک ها اگه مبلغ مشخصی توی حسابتون نگهدارید، هزینه صفر می شه)
- عابر بانک یا شعبه نزدیک به شما داشته باشه (دریافت پول از عابر بانک های متعلق به بقیه بانک ها 3 یا 4 دلار هزینه داره)
- یادتون نره که کارشناس بانک هم یه فروشنده است و می خواد بهتون سرویسشو بفروشه
- هرچی ابهام یا سوال حتی احمقانه دارید بپرسید. کارشناس های بانک بعضی وقت ها با کسانی سروکار دارن که سوال های عجیب تر از شما هم می پرسن. کسی شما رو قضاوت نمی کنه.
- زبانی که راحت تر می فهمید انتخاب کنید. همه بانک ها به هردوزبان گاها به زبان فارسی به شما خدمات می دن. روی سایتشون می تونید چک کنید که کارشناس هاشون به چه زبان هایی صحبت می کنن

برای باز کردن حساب، بعد از تحقیق کافی، روی وب سایت بانک آدرس و شماره تلفن یه شعبه نزدیک رو پیدا کنید و تماس بگیرید و قرار حضوری تنظیم کنید. یه کارشناس بهتون معرفی می کنن که حدود یک ساعت تمام مزایا، امکانات و محدودیت های بانکشون رو براتون توضیح می ده و در پایان اگه تمایل داشته باشید براتون حساب باز می کنه.

با این که هم کارت بانک دارید و هم کارت اعتباری همیشه کمی پول نقد توی جیبتون داشته باشید. خیلی جاها کارتون فقط با پول نقد راه می افته، بعضی جاها هم صف کسانی که با پول نقد پرداخت می کنن کوتاه تره.

چندتا بانک رایج توی ایالت کبک مرتب شده به ترتیب الفبا
Desjardins 
HSBC
Laurentienne
Montreal
Nationale
Royal
TD

چندتا لغت کاربردی
حساب پس انداز: Saving account/compte d'épargne
حساب جاری: Cheching account/Compte Chequing
کارت اعتباری: Credit Card/Carte de crédit
موجودی: Balance/Balance
وام مسکن: Mortgage
وام معمولی: Loan
دریافت وجه: withdraw/Retirer
واریز وجه: Deposit/déposer
عابر بانک: ATM/Guichets Automatiques (GAB)
شعبه: Brranch/Succursale
چک: Cheque/Cheque


 

اصول اولیه رستوران گردی

یکی از بهترین وجوه زندگی در مونترال و کانادا تنوع بسیار زیاد غذا و فرهنگ های غذاییه. از غذاهای هر ملیت و فرهنگی می تونید با قیمت های مناسب لذت ببرید. غذای کشورهای چین، اتیوپی، مکزیک، هند و ونزوئلا برای من خیلی خوشایند هستن. بهتون پیشنهاد می کنم خیلی از فست فودهای زنجیره ای غذا نخرید. یه جستجوی مختصر روی سایت هایی مثل Youtube کنید می بینید که کیفیت غذاهاشون پایینه و مواد شیمیایی زیادی استفاده می کنن. یه رستوران دنج پیدا کنید و کمی از غذا خوردن به صورت آهسته لذت ببرید. مونترال و کلا کانادا پره از رستوران های دوست داشتنی. هزینه هاشون هم خیلی با فست فود ها فرق نمی کنه.

وقتی وارد یه رستوران می شید حتما دم در صبر کنید که یک نفر با لبخند به استقبالتون بیاد. همیشه اولین سوالی که ازتون می پرسن تعداد نفراته که مطمئن بشن کسی به شما ملحق می شه یا نه. Pour deux? سوالیه که باید با Oui و لبخند جواب بدید. اگه شما رو راهنمایی کردن جایی که دوست نداشتید همون موقع ازشون بخواید جاتون رو عوض کنن. اصولی توی رستوران ها حکمفرماست که گارسون ها از جابجا شدن شما بعد از نشستن ناراحت می شن. آخه اینجا قسمت عمده ای از حقوق یه گارسون رو انعام تشکیل می ده. پس خواهشا بدون هماهنگی اصلا میزتون رو عوض نکنید چون حداقل بین سه نفر دعوا راه می اندازید: راهنما (که مشتری ها رو بین گارسون ها تقسیم می کنه)، گارسونی که انعامشو از دست داده و گارسونی که ناخواسته بهش لطف شده.
به محض نشستن براتون یک لیوان آب (l'eau یا tap water) می آرن. اگه تعدادتون زیاده می تونید ازشون بخواید براتون پارچ آب (Pitcher de l'eau) بیارن. بعضی رستوران ها ازتون می پرسن که آیا می خواید با یه نوشیدنی شروع کنید؟  بعدش هم بهتون فرصت می دن که منو رو ببینید. وقتی منوها رو رو میز می گذارید به این معنیه که انتخاب کردید و گارسون می آد ازتون سفارش بگیره. اصلا از پرسیدن سوال خجالت نکشید، اگه شک دارید می تونید هر سوالی بپرسید. گیاه خوار بودن، حلال خوار بودن، شکمو بودن، وسواسی بودن، آلرژیک بودن و ... اینجا خیلی رایجه. حتما اسم چیزهایی رو که بهشون آلرژیک هستید به فرانسه و انگلیسی بلد باشید.

بعضی رستوران ها قبل از غذا براتون نان و کره می آرن که اشتهاتون رو باز کنه و از غذاتون لذت بیشتری ببرید. بعد از این که غذاتون رو نوش جان کردید گارسون ازتون می پرسه که چندتا فیش می خواید؟ هر نفر می تونه جداگونه درخواست فیش (فرانسه: Facteur و انگلیسی: Check) بده حتی اگه تعداد افراد زیاده. تعارف رو هم به صورت کامل فراموش کنید، اگه چندتا دوست با هم غذا بخورن و یکی بخواد به جای دیگری پول غذا رو بده ممکنه برداشت های اشتباهی پیش بیاد.
معمولا دستگاه کارت خوان (POS) رو براتون میارن سر میز. موقع پرداخت مبلغ رو که روی دستگاه کارت خوان تایید کردید، دستگاه ازتون می پرسه آیا می خواید انعام بدید؟ معمولا هم می تونید به صورت درصدی و هم رقمی میزان انعام رو تعیین کنید. رایجه که 10 تا 15 درصد مبلغ غذایی که خوردید رو انعام بدید.

چندتا نکته برای اجاره کردن خانه مناسب در مونترال

اینجا توی آگهی ها سایز خونه ها رو با متر و فوت نمی گن. یه عدد میگن که معمولا یه نیم هم داره. مثلا دو و نیم، سه و نیم، ... قسمت نیم به معنی سرویس بهداشتیه و هر شماره نشون دهنده قسمت های اصلی تشکیل دهنده خونه هستش. مثلا وقتی می گن یک و نیم به این معنیه که کل خونه یک تیکه است و یه سرویس بهداشتی هم داره (اصطلاحا استودیو میگن به این جور خونه ها) یعنی خونه شبیه به یه اتاقه که یه گوشه از اتاق وسایل آشپزی داره.
معمولا خونه های با سایز کوچیک اطراف مرکز شهر (Down Town) پیدا می شن. از مرکز شهر که دور بشید خونه ها بزرگ تر هستن و قیمت ها پایین تر. بعضی وقتا با پولی که برای یه استودیو توی مرکز شهر باید بپردازید می تونید کمی دورتر یه خونه سه و نیم (پذیرایی جدا + یک اتاق خواب + آشپزخانه و سرویس بهداشتی) بگیرید. من شخصا چنین کاری کردم و راضی هستم چون تا ایستگاه مترو کمتر از یک دقیقه پیاده روی می کنم و از خونه من تا مرکز شهر 25 دقیقه هم نمیشه. ضمنا با قیمت مناسب خونه نسبتا بزرگی اجاره کرده ام.
وقتی خونه می گیرید سعی کنید طوری باشه که دیوارها از حداقل دو طرف به همسایه ها وصل باشه. اکثر خونه ها علاوه بر در جلو یه در به کوچه پشتی هم دارن که خیلی خونه ها رو خوشایند می کنه. اما سعی کنید خونه ای پیدا کنید که دو طرف دیگه اش (چپ و راست) خونه باشه و اگه طبقه زیرین شما هم کسی باشه بهتره. اینطوری هزینه گرمایش توی زمستون خیلی کم می شه. اینطوری اکثر روزها نیازی به روشن کردن وسایل گرمایشی ندارید و تنها هزینه شما فقط آب گرمی می شه که استفاده میکنید.
همه خونه ها حتما یخچال و اجاق (معمولا با برق کار میکنه نه گاز) دارن و بعضی وقت ها ابزارهای بیشتری برای آشپزخانه دارند. ممکنه ماشین لباس شویی داشته باشند اما اگر نداشتن مطمئن بشید که امکان نصب هست.
بعضی کلمات کلیدی توی آگهی ها:
Appartement/Condo خونه هایی که انبوه سازی شدن یا خونه های چندطبقه
Studio خونه های خیلی کوچیک، معمولا مرکز شهر
Coloc/Colocation هم خانه، اجاره یک اتاق و زندگی با دیگران
Rénové بازسازی شده
Bail قرارداد اجاره، اجاره نامه
Location اجاره
éclairé نور خورشید کافی وارد خانه می شود
chauffage گرمایش برای زمستان. اگرخانه chauffé نباشد خودتان باید با Hydro Quebec قرارداد ببندید و ماهانه هزینه بپردازید. در این صورت میانگین 55 دلار در ماه روی آب گرم، گرمایش خانه و برق  حساب کنید.
électricité: فقط برق و آب گرم. بعضی خانه ها سیستم گرمایشی جدایی دارند که با برق کار نمی کند و هزینه جداگانه پرداخت می کنند.
laveuse et sécheuse : ماشین لباس شویی و خشک کن. اگر خانه این امکان را ندارد حتما مطمئن شید که امکان نصب هست یا نزدیکی ها مغازه لباسشویی وجود داره. این مغازه ها تعداد زیادی ماشین لباسشویی و خشک کن دارن که با سکه (یک یا دو دلار) می تونید ازشون استفاده کنید.
lave-vaiselle: ماشین ظرف شویی
Stationnement: پارکینگ. خیلی باید خوش شانس باشید که یه خونه با پارکینگ برای اجاره پیدا کنید. بعضی وقت ها پارکینگ دارید اما توی فضای سرپوشیده نیست، مثلا پشت خونه کمی فضا هست یا کنار خیابون متعلق به شماست و کس دیگه ای اجازه پارک کردن در خونه شما نداره.
Tout inclus: همه چیز در اجاره محاسبه شده، معمولا به معنی اینترنت هم هست. اگر خانه ای اینترنت نداشته باشد حدود 40 الی 50 دلار فقط برای اینترنت و 70 تا 100 دلار روی اینترنت+تلویزیون+تلفن ثابت حساب کنید.
Recycle: سطل جداگانه برای بازیافتی ها دارند و شما باید توی بازیافت مشارکت کنید(99 درصد خانه ها این مورد رو رعایت می کنن)
composte: زباله هایی که قابل تبدیل به کود هستند رو جدا می کنن
électroménagers: وسایل الکتریکی از جمله یخچال، تلویزیون، اجاق، ...

اگر به حیوان خاصی مثل گربه یا سگ آلرژی دارید یا قصد نگهداری حیوان دارید حتما بپرسید که آیا در ساختمان نگهداری حیوان مجاز هست یا نه. اگر سیگاری هستید یا به بوی سیگار حساس هستید این مورد را هم موقع بازدید ساختمان بپرسید.
قرارداد بستن به سادگی انجام می شه. برگه Bail رو می تونید از هر مغازه ای dépaneur(بقالی محله) تهیه کنید و امضا کنید. معمولا صاحب خانه برگه قرارداد را قبلا خریده و منتظر شماست که اسمتون رو توش بنویسید و امضا کنید. بعضی وقت ها حدد 100 دلار پول پیش برای آسیب های احتمالی که شما به خانه وارد می کنید از شما می گیرند و معمولا اجاره را باید ابتدای هر ماه بپردازید. همه مالیات های مربوط به اجاره توی رقمی که می پردازید پیش بینی شده. صاحب خانه هر سال درصدی از پولی که از شما می گیرد را به عنوان مالیات به دولت کانادا می پردازد. صاحب خانه ممکن است برای اجاره هر ماه از شما یک چک بخواهد، اینطور برای هر دو طرف ساده تره.


 

اقامت اولیه

قبل از پروازم به کانادا لیستی از هتل ها و هاستل های با قیمت مناسب + آدرس و شماره تلفن و کروکی تهیه کردم. طوری لیستشون کردم که بتونم یکی یکی بهشون سر بزنم و بالاخره یکیشونو که جای خالی داره انتخاب کنم. همونطور که خودتون هم می دونید راه های بسیار ساده تری هم هست اما من ترجیح دادم کمی ماجراجویی کنم اما این ماجراجویی خیلی طول نکشید چون اولین گزینه کاملا مناسب بود و انتخاب شد. با هزینه شبی 30 دلار (البته به همه قیمت ها تقریبا 15درصد مالیات بر ارزش افزوده اضافه کنید) توی یه اتاق چهار نفره با یه استرالیایی و یه هندی/کانادایی جا گرفتم و پیش پیش حدودا 100 دلار برای هزینه اقامت سه شب رو پرداختم. اقامت بسیار شیرینی بود و کلی با دوستان جدیدم خوش گذروندیم.
برای پیدا کردن اطلاعات هتل ها و هاستل ها می تونید از ابزارها و وب سایت های مختلف از جمله tripadvisor، hostels.com و غیره استفاده کنید.
در مدت اقامتم توی این هاستل صبح ها کارهای اداریم رو پی گیری می کردم و بعد از اون هم دنبال کارهایی مثل خرید سیم کارت، باز کردن حساب بانکی و این جور چیزا بودم (درباره هرکدوم بعدتر توی پست های دیگه با جزئیات بیشتر توضیح میدم) قدم زدن توی شهر و بیرون رفتن با دوستان هم بعد از اون اتفاق می افتاد.
برای پیدا کردن خونه چندتا راه دارید. یکیش اینه که هرجا می رید تابلوهای کنار خونه ها رو ببینید که روشون نوشته à louer که یه شماره تلفن هم کنارش نوشته. یادتون باشه که ایده خوبی نیست که برید و در خونه رو بزنید. باید به شماره ای که نوشته شده اس ام اس بدید یا زنگ بزنید و قرار بگذارید. ممکنه همون لحظه امکان بازدید باشه اما حتما قبلش زنگ بزنید.

یه راه دیگه روزنامه و مجله های مخصوص این کاره. از در فروشگاه های بزرگ که دارید بیرون می آیید معمولا یه سری مجله رایگان گذاشتن که می تونید بردارید و توش دنبال کار، ماشین، خونه و خیلی چیزای دیگه بگردید.
اما روش مورد علاقه من اینترنته. سایت های زیادی هستن برای این کار و محبوب ترینشون توی کانادا سایت معروف kijiji هستش. سایت رو که باز کنید ازتون می پرسه که آگهی های کدوم منطقه رو می خواید و پس از این انتخاب می تونید روی گزینه خونه های برای اجاره کلیک کنید. هر چند دقیقه یک بار هم صفحه رو رفرش کنید و ببینید که چقدر تعداد آگهی ها زیاده.
پیشنهاد می کنم باز هم کمی موقتی برنامه ریزی کنید. خیلی از این آگهی ها خونه ها رو برای مدت محدود هم اجاره می دن. اگه هم اشاره ای نشده بود به هر حال شما می تونید تماس بگیرید و ازشون بپرسید که آیا مقدوره که برای مدت محدود اجاره کنید یا نه. من شخصا بعد از هاستل جایی رو برای سه هفته و بعدش یه جای دیگه رو برای یک ماه اجاره کردم. توی این مدت خیلی تصمیم هایی که از قبل گرفته بودم به مرور تغییر کرد و اگه خونه ای رو برای بلندمدت اجاره کرده بودم نمی تونستم نظرم رو عوض کنم. حتی ممکنه نتونید توی مونترال کار مناسب پیدا کنید و مجبور بشید شهر دیگه ای رو برای زندگی انتخاب کنید. لطفا از خرید کردن های غیرضروری و تعهدهای دراز مدت تا می تونید کم کنید که بتونید راحت تر مسیر زندگی جدیدتون رو انتخاب کنید.
یکی از کارهای خیلی جالبی که البته مجردها راحت تر باهاش کنار می آن همخونه شدنه که اینجا خیلییییی رایجه. توی همون سایت که معرفی کردم یه بخشی هست به نام colocation که برای همین منظوره. معمولا یک نفر دیگه خونه ای رو اجاره کرده و اتاق های خونه رو اجاره می ده که هزینه ها بین افراد تقسیم بشه. توی این شرایط شما می تونید از آشپزخونه، پذیرایی، تلویزیون، سرویس بهداشتی و ... استفاده کنید و یک اتاق هم فقط متعلق به شما خواهد بود. خیلی از این گزینه ها مبله هستن، اینترنت دارن و آماده زندگی کردن هستن پس شما لازم نیست ماه های اول دنبال خرید کردن باشید و تمام تمرکزتون رو روی پیدا کردن کار می گذارید. از طرفی با همخونتون دوست می شید و موقعیت های زیادی برای درک فرهنگ جدید، یاد گرفتن زبان و منبع مناسبی برای سوال های بیشمار دارید.

از فرودگاه

از فرودگاه مونترال که به اسم YUL میشناسیمش تا مرکز شهر حدود 40 دقیقه با اتوبوس راهه. یک بلیط یک روزه  (یا هر بلیط گرون تری) می تونید بخرید به قیمت 10 دلار و با اتوبوس 747 از فرودگاه تا مرکز شهر برید. یادتون باشه که این بلیط به مدت 24 ساعت معتبره و علاوه بر شاتل 747 فرودگاه برای مترو و همه ی اتوبوس های داخل شهر قابل استفاده است. بهتره از ایران با خودتون پول کانادایی برای بلیط و بقیه هزینه های روز اول داشته باشید اما اگر هم ندارید با دلار آمریکایی هم کارتون همه جا راه می افته. اگه وسایلتون زیاده هزینه تاکسی تا مرکز شهر هم از 40، 50 دلار بیشتر نمی شه.(اطلاعات و قیمت بلیط های stm)
ساعت 5 بعد از ظهر بود که رسیدم مونترال و بعد از کارهای اولیه و عبور از گیت، داشتم در و دیوار رو نگاه می کردم که یه آقایی نزدیک شد و ازم پرسید "یه بلیط مجانی می خوای؟" آخه این اتوبوس ویژه 747 که تا فرودگاه می آد با بلیط های معمولی کار نمی کنه. حتما باید بلیط 24 ساعته خریده باشید که بتونید این اتوبوس رو سوار شید. این آقا هم احتمالا مجبور شده یه بلیط 24 ساعته بخره که خودشو به فرودگاه برسونه و بعدش هم به جای این که بلیط رو دور بندازه، بلیطشو به من داد. از همون جا بود که فهمیدم کانادا هم منو دوست داره :D
اگه می خواید توی اتوبوس 747 از اینترنت WiFi مجانی استفاده کنید، قبل از سوار شدن حتما چک کنید که توی اتوبوس یه جعبه 50 * 50 سانتی متری باشه. توی بعضی از اتوبوس ها این جعبه نیست و طبیعتا اینترنت هم ندارن. جعبه رو از بیرون اتوبوس می تونید با برانداز کردن پیدا کنید.
این خط هر ده دقیقه و به صورت شبانه روزی اعزام داره. اطلاعات دقیق تر این اتوبوس و همه وسایل نقلیه عمومی رو روی اینترنت می تونید پیدا کنید. مثال برای شاتل 747. آخرین ایستگاه این اتوبوس خیلی به ایستگاه مترو Berry-UQAM نزدیکه، حدودا 100 الی 200 متر. پس می تونید مقصد نهایی رو روی نقشه مترو مونترال پیدا کنید و کل مسیر رو با وسایل نقلیه عمومی برید.


به کانادا خوش آمدید

چند ماهی می شه که وارد کانادا شدم. تصمیم گرفتم از زندگی روزمره اینجا بنویسم شاید تازه واردها بتونن استفاده کنن. الان ساکن مونترال هستم و خوشبختانه همه چیز داره خوب پیش می ره. ماه اردیبهشت بود که اومدم و فکر می کنم بهترین زمان برای شروع زندگی در کانادا همین فصل باشه. به محض رسیدن با چند نفر دوست شدم و اولین کاری که کردم با دوستان جدیدم رفتیم مونترآل رو از ارتفاع پارک مونت رویال دیدیم.


بعد از یه انتظار چندساله و یه پرواز طولانی، این منظره خیلی می چسبه.