برای دیدن مطالب جدیدتر به وب سایت ما مراجعه کنید
http://www.pars.today

سالن مهاجرت کبک، هرآنچه یک مهاجر نیاز دارد


آب دستتونه بگذارید زمین. هرچی برای یک مهاجر لازمه یک جا جمع شده اینجا. حدودا 4 ساعت وقت بگذارید و از همه غرفه های نمایشگاه مهاجرت به کبک دیدن کنید.
  • کاریابی و استخدام در همه شهرهای ایالت کبک از جمله مونترال، شربروک، کبک سیتی، ...
  • کنفرانس، کارگاه های آموزشی، آموزش رزومه نویسی ویژه کبک، ...
  • امکان مصاحبه و استخدام مستقیم برای کسانی که در زمینه انفورماتیک متخصص هستند در نمایشگاه
  • بانک، حساب بانکی، اعتبار، کارت اعتباری، وام، صندوق امانات، بورس تحصیلی، ...
  • دانشگاه، کالج، CEGEP، مهدکودک، مدرسه
  • اطلاعات درباره اجاره و خرید خانه
  • معرفی سازمان های حمایتی از مهاجرین
  • اطلاعات درباره هزینه ها، امتیازات و مسائل زندگی در شهرهای مختلف ایالت کبک
  • کمک، راهنمایی و اطلاعات درباره اسباب کشی و نقل مکان به شهرهای مختلف ایالت کبک
  • کارآفرینی، دریافت وام و کمک مالی، مشاوره و راهنمایی برای راه اندازی شرکت
  • آشنایی با شرکت های تلفن همراه، اینترنت، تلویزیون و ...
  • اطلاعات برای زندگی روزمره از جمله: خرید، وسایل منزل، مدیریت مالی خانواده، هیدروکبک(آب، برق،...)،
  • اطلاعات دیدنی ها، مراسم، اتفاقات، مراکز تفریحی و دیدنی های توریستی شهرهای مختلف ایالت کبک
زمان:
نهم ژوئن 2015 از ساعت ده صبح تا هشت و نیم شب
دهم ژوئن 2015 از ساعت ده صبح تا شش بعداز ظهر

مکان:
محل برگزاری: ساختمان مرکز کنگره مونترال - Palais des congrès de Montréal
آدرس روی نقشه گوگل
وب سایت مرکز کنگره مونترال

چطوری بریم؟
(ایستگاه مترو Place d'Armes روی خط نارنجی مترو یا خطوط اتوبوس شماره 55 و 129)

ویدیو اطلاع رسانی:



متن اصلی اطلاعیه به زبان فرانسه:
Venez découvrir toutes les opportunités et les services offerts aux nouveaux arrivants. Plus de 180 professionnels seront là pour vous accueillir, vous conseiller, vous orienter, dans des domaines aussi variés que la recherche d’emploi, la formation, l’entrepreneuriat, le réseautage, l’installation, le logement, l’immigration, la vie quotidienne, etc.
Ne manquez pas la riche programmation : pas moins de 12 conférences et 36 ateliers. Sans oublier l’Espace CV où des professionnels vous conseillent pour mettre à jour votre CV adapté au marché du travail québécois. Et si vous travaillez dans les TI, venez rencontrer directement des recruteurs prêts à vous embaucher.
Découvrez la vidéo du salon
 
انگلیسی:
This is an opportunity to meet around 180 exhibitors here just for you to help you in many different areas such as job search, trainings, entrepreneurship, networking, settling in, finding housing,
 
 
 

تم تمز - Tam tams

تابستون شده دوباره و تم تمز شروع شده. هرهفته یکشنبه ها هزاران نفر توی یه پارک جمع می شن و هرکی به کاری مشغوله اما مشغله اصلی سازهای کوبه ایه. خیلی ها می آن برای شمشیربازی، یوگا، بندبازی و ... اما شروع ماجرا، شصت هفتاد سال پیش با ساز کوبه ای شروع شده. صدها نفر با خودشون دهل و تمبک و درامز و سازهای کوبه ای دیگه میارن و شروع می کنن به سروصدا کردن. خیلی ها هم می آن و از موسیقی و فضای عجیب لذت می برن و گهگاه هم پایی به زمین می کوبن. اگه مسیرتون به مونترال خورد حتما یه سر بزنید. به زودی یه فیلم می گیرم و اینجا می گذارم.
 

این کیه؟

 

مدتیه که به صورت تفریحی طراحی می کنم. خبر رسیده که توی موزه هنرهای زیبا تعدادی مجسمه هست که نورپردازی خوبی هم روشون انجام شده و جون می ده واسه طراحی. دیروز با چند تا از دوستان قرار گذاشته بودیم بریم اونجا و از مجسمه های دوره ی ناپلئون بناپارت به عنوان مدل استفاده کنیم. دم در موزه که رسیدیم دیدیم جای سوزن انداختن نیست، نگو که سالی یک روز موزه های مونترال همه مجانی هستن و هرکی بخواد می تونه بره و بازدید کنه. بعد از یه بحث کوتاه که آیا با این شلوغی می شه کاری کرد یا نه، نهایتا تصمیم بر این شد که تلاشمون رو بکنیم. وارد شدیم و شروع کردیم به طراحی کردن. تعداد بازدیدهایی که از طراحی های ما شد از مجسمه ها بیشتر بود. بدون اغراق می گم، مردم انگار نه انگار اومدن موزه، همه می اومدن بالا سر ما و عکس می گرفتن. توی سه ساعتی که اونجا بودیم به نکات جالبی پی بردم. جالبه بدونید از هر چهار گروهی که وارد اتاق می شد حداقل یک گروه ایرانی بود. شروع کردم به صورت زیرپوستی افتخار کردن که ایرانی ها همون طور که از سابقه فرهنگیشون مشخصه، همیشه در عرصه هنر حضور پررنگی دارند. اینو تا اینجا داشته باشید، بریم کمی با فضا آشنا بشیم.
اینجا موزه است، موزه ی هنرهای زیبا. ما بخش مربوط به هنرهای دوره ی ناپلئون رو انتخاب کرده بودیم. یک فضای کاملا مشخص، با تنها یک در ورودی که همه ی تابلوها، مجسمه ها، صندلی، راهرو و ... بوی ناپلئون می داد. همینطور که توی راهرو راه می ری، تمام آثار و وسائل و نمادها رو می بینی و آرام آرام قدم می زنی تا به انتهای سالن، آخرین مجسمه، مجسمه ی سر ناپلئون می رسی. همینجا ما نشستیم و داریم طراحی می کنیم. اونوقت اکثر کسانی که وارد می شن اولین چیزی که میگن: این کیه؟
خوشحالم که زبان فارسی رو هیچکدوم از دوستانم نمی فهمیدند و هیچکدومشون با سابقه ی نذری، ساندیس، ساندویچ هایدا و اجرای زنده ی خاله شادونه در راهپیمایی ها آشنا نبودن. این ماجرا منو یاد حضور پرشمار ایرانیا در کلاس های آموزشی میندازه که صرفا برای کسب درآمد هستن. خواهش من این نیست که کلاس های زبان و دانشگاه های فلان و بهمان ثبت نام نکنید، لطفا اگه می خواید از محتوای کلاس ها استفاده کنید، ثبت نام کنید. اینا منبع درآمد در طول دوره بیکاری نیستن، ابزار کمکی برای ورود به جامعه هستن.

چندتا نکته مهم:
  1. مجسمه سر ناپلئون در موزه هنرهای زیبای مونترال فقط یک کپی از یک مجسمه دیگر است
  2. هنرمندی که اثر اصلی را آفریده، حتی یک بار هم ناپلئون را از نزدیک ندیده است
  3. اصلا مجسمه اصلی زمانی خلق شده که اصلا ناپلئون زنده نبوده
  4. موزه آثار دوره ناپلئون در تمامی روزهای سال رایگان می باشد
  5. عکس های سلفی با مجسمه ی کپی شده ی سر ناپلئون ارزش هنری ندارند

تفاوت های فرهنگی و چند هنجار کانادایی


کانادایی ها توی آداب معاشرتشون یه سری تفاوت های جزئی با ایرانیا دارن که بدونید بهتره. بعضی هاشون خیلی مهم هستن و بعضی ها رو اگه رعایت نکنید یا فراموش کنید اشکال نداره.
+++ مهمانی
اگه جایی دعوت شدید تمام تلاشتون رو بکنید که سر وقت برسید. اگه مهمونی های شلوغ دعوت شدید، خیلی مهم نیست که سر وقت برسید اما اگه مثلا برای شام جایی دعوت شدید حتما سروقت حاضر بشید. با خودتون یه چیز کوچک ببرید، مثلا یه بطری شراب یا نوشیدنی های حلال. موقع سلام کردن و خداحافظی روبوسی مرسومه. البته آقایون با هم روبوسی نمی کنن، فقط دست می دن. ایرانی ها برای روبوسی سه مرتبه طرف مقابلشون رو میبوسن اما کانادایی ها دو مرتبه.
موقع دعوت بهتون اطلاع می دن که مثلا غذا سرو می شه. بعضی وقت ها به مهمانی رقص دعوت می شید و بعضی وقت ها دیدن دسته جمعی بازی هاکی. خلاصه هرچی که بهتون می گن همونه و منتظر شام نباشید. معمولا هم نوشیدنی یا هله هوله باید برای خودتون تهیه کنید و همراهتون ببرید.
+++ اماکن عمومی
موقع استفاده از پله برقی سمت راست بایستید و سمت چپ رو برای کسانی که عجله دارند خالی بگذارید.
موقع سوار و پیاده شدن از مترو کسی را هل ندید. همیشه اول باید صبر کنید که همه پیاده شوند و بعد شما می تونید سوار شوید.
بعد از سوار مترو یا آسانسور شدن رو به در خروجی بایستید و با کسی چشم تو چشم نشید.
موقع ورود و خروج اگر نفر بعدی پشت سر شماست، درب را برایش باز نگه دارید و اگر کسی درب را برای شما باز نگه داشت، با لبخند تشکر کنید.
آقایان، اگر استخر مراجعه می کنید یا توی تابستون از لباس های بدون آستین استفاده می کنید، موی زیر بغل را با تیغ کوتاه نکنید.
هرکسی بهتون سلام کرد حتما جوابش رو بدید حتی اگه میخواد ازتون گدایی کنه. با لبخند سلام کنید و بگید نه، متاسفم.
اگه اتفاقی با کسی چشم تو چشم شدید لبخند بزنید و سریع روتون رو برگردونید.
+++ محل کار
به فضای شخصی همکارتون احترام بگذارید.
ابتدای روز فقط صبح به خیر بگید و برید سر میزتون. خوش و بش های طولانی مرسوم نیست. دست دادن هم مرسوم نیست.
همکاران معمولا دوست نمی شن و بیرون از محل کار دوستان دیگه ای دارن. البته استثنا هم وجود داره.
آقایان هر روز صبح حتما دوش بگیرید و اصلاح کنید. منظور این نیست که سیبیل یا ریش چیز عجیبیه، نه، فقط تمیز و برای مدت طولانی یکسان باشه. نه این که دو روز هفته ریش رشد کنه و روز سوم اصلاح بشه و به همین منوال.
+++ روابط دوستانه
میزان درآمد کسی را نپرسید. کلا نپرسید.
اگه کسی می پرسه "خوبی؟" جوابش "مرسی" نیست. اگه کسی می پرسه "چای می خوای؟" جوابش "مرسی" نیست. با بله و خیر جواب بدید و بعدش تشکر کنید :D
دریافت اطلاعات تماس در اولین برخورد کار مناسبی نیست. اگر توی یک مهمانی با کسی آشنا شدید، بعد از 20 دقیقه خوش و بش هنوز اینقدر دوست نشدید که شماره تلفنش رو بگیرید و روی فیسبوک درخواست دوستی بفرستید.
کلا تعارف نداریم. دم در، غذا و خوراکی، دعوت، ... هیچ جا
توی رستوران غذایی که سفارش می دید رو می خورید و پولش هم حساب می کنید. اگه به کسی پیشنهاد بدید که پول غذاش رو حساب می کنید، خیلی ساده قبول می کنه و اون هم ممکنه شما رو بعدتر به بستنی یا نوشیدنی دعوت کنه :D البته این احتمال هم وجود داره که برداشت اشتباه بکنه.
+++ کلاً
لبخند بزنید
کسی را قضاوت نکنید.
اینجا بعضی خانم ها اصلا آرایش نمی کنند. اگه از آرایش کردن خوشتون نمی آد به سادگی به این دسته بپیوندید و اگه هم دوست دارید آرایش کنید، غلظتش رو با مردم سطح شهر، محل کار و دوستانتون مقایسه کنید.
توضیح عکس: پارک مونت رویال، هوای بارانی بهاری

جشنواره گل لاله اتاوا

 

داستان از این قراره که طی جنگ جهانی دوم، بخشی از خانواده سلطنتی هلند به کانادا پناه آورده بودند. سال 1943 پرنسس یولیانا فرزندی به دنیا میاره و برای این که این کودک دوملیتی نباشه لازمه که توی خاک هلند به دنیا بیاد. در غیر این صورت پرنسس مارگریت تازه به دنیا آمده به دلیل دوملیتی بودن از امکان رسیدن به تاج و تخت محروم می شده و خانواده سلطنتی هلند به مشکل برمی خوردند. به همین خاطر بیمارستان شهر اتاوا برای مدت محدودی به عنوان بخشی از خاک هلند شناخته شده و پرچم کشور هلند رو روی برج صلح در اتاوا به اهتزاز در میاد و موسیقی هلندی پخش می شه. دوم ماه می 1945 خانواده سلطنتی به کشورش برمی گرده و هدایایی برای مردم کانادا از جمله صدهزار گل لاله ارسال می کنه. ارسال این هدایا به همراه درخواست کاشت این گل های لاله در محوطه بیمارستان تبدیل به فستیوال زیبای گل لاله شده که هر ساله از دو تا هیجده می برگزار می شه و توریست های زیادی برای دیدن این فستیوال به اتاوا می رن. این هم سایت رسمی فستیوال

فصل مالیات

فصل مالیات از فوریه شروع می شه و تا آخر آوریل ادامه داره. امسال 5 روز تمدید کردند و امروز، 5 ماه می آخرین مهلت ارسال مدارکه. اگه جایی سر کار می رید و حقوق می گیرید توی ماه فوریه براتون یه نامه محتوی فرم T4 می فرستن. توی فرم دقیقا ذکر شده که شما طی سال گذشته (1 ژانویه تا 1 ژانویه سال بعد) چقدر پول از اون واحد تجاری دریافت کردید و همین طور میزان مالیاتی که به دولت کبک و دولت فدرال پرداخت کردید هم ذکر شده. اگه واحد تجاری که شما رو استخدام کرده، مالیاتی از حقوق شما کسر نکرده باشه، میزان مالیات پرداخت شده صفر ثبت شده و الان وقت پرداخت کردن مالیاتتونه. اگه هم زیاد پرداخت کرده باشید یا به دلایل دیگه ممکنه بخشی از مالیاتی که پرداخت کردید بهتون برگردونده بشه. مثلا ممکنه تو طول سال از سیستم حمل و نقل عمومی استفاده کرده باشید، برای تشویق استفاده از حمل و نقل عمومی، حدودا 15 درصد از هزینه ای که انجام دادید رو بهتون برمیگردونن.

نمونه درآمدها: حقوق دریافتی از محل کار، درآمد حاصل از سود سهام، درآمد حاصل از اجاره دادن مسکن
نمونه هزینه ها: هزینه های درمان، حمل و نقل عمومی، تعمیرات ساختمان، هزینه اسباب کشی برای مسیرهای دور
نمونه مواردی که کار رو پیچیده می کنه: طی یک سال از چند شرکت مختلف حقوق دریافت کردید، از ایالتی به ایالت دیگه نقل مکان کردید، دارایی یا درآمد خارج از کانادا دارید
نکته: همونطور که گفتم، این ها فقط نمونه بودند و تعداد هرکدام از این موارد خیلی بیشتره

برای هرکدام از دولت ها یک فرم جداگانه باید پر کنید. یکی برای دولت فدرال و یکی برای دولت کبک. اگر به دولت بدهکار بشید این امکان را دارید که بدهیتون رو قسط بندی کنید. اگر کارهای مربوط به تکمیل فرم ها رو خودتون انجام می دیدید که باید حواستون باشه اما اگه شخص دیگه ای براتون انجام میده حتما بهش یادآوری کنید.

اگه اولین باریه که این کار رو انجام میدید، برای دولت فدرال می تونید آنلاین اقدام کنید اما برای دولت کبک باید با پست ارسال کنید یا حضوری تحویل بدید. معمولا شرکت هایی که کار تکمیل فرم ها رو انجام میدن، خودشون پرونده همه مشتریان رو یکجا میبرن و تحویل میدن.

اگه خودتون می خواید کارهای مالیاتی رو انجام بدید باید برید روی وب سایت cra.gc.ca و راهنمایی ها رو بخونید. چندتا فیلم آموزشی هم هست. اگه موضوع پیچیده ای توی دریافت ها و پرداخت هاتون وجود نداره خودتون با کمی مطالعه می تونید همه کارها رو انجام بدید در غیر این صورت می تونید به شرکت هایی که خود سازمان CRA روی وب سایتش معرفی کرده مراجعه کنید. البته بعضی شرکت ها هم هستند که روی این وب سایت معرفی نشدن اما کارشون رو خوب بلدن. اگه هم دوست دارید به کسی مراجعه کنید که زبان فارسی بلده و با شرایط و مسائل ایرانیها آشنایی داره، می تونید راحت روی اینترنت یه جستجو کنید و پیداشون کنید.
نحوه پرکردن فرم ها خیلی ساده است. در واقع نرم افزارهای مجازی که همون سازمان CRA روی سایتش معرفی کرده رو استفاده میکنید که مرحله به مرحله ازتون سوال می پرسه و شما جواب می دید و در پایان فرم ها رو برای پرینت یا ارسال آنلاین و مستقیم در اختیارتون میگذاره. اگر از نرم افزار استفاده می کنید حتما باید نرم افزارهای مجاز رو از سایت CRA انتخاب کنید. بعضی نرم افزارها قابل دانلود و نصب هستن و بعضی ها یک وب سایت آنلاین هستند. قبل از شروع کار با هرکدام حتما خصوصیات نرم افزار رو بخونید و مطمئن بشید که برای شما مناسبه.

خیلی درباره مالیات حرف زدیم، این هم سه تا عکس از هوای فوق االعاده خوب امروز که حالتون خوب بشه

 

مونترال، دوچرخه، عشق و حال

بدون اغراق می گم، یکی از بزرگترین لذت هایی که توی مونترال می تونید ببرید دوچرخه سواریه. امنیت بالا، هوای تمیز، دمای مطلوب، خیابان سرسبز و تمیز، اصلا یه وضعی... به خصوص شبای ماه آگوست
این کار رو تمام سال نمی تونید انجام بدید. فصلش از ماه آوریل شروع می شه و تا اکتبر هم میشه دوچرخه سوار شد. بهتره قبل از اکتبر به فکر پارکینگ زمستانی برای دوچرخه باشید. دوچرختونو توی سرما نمی تونید بیرون نگه دارید. البته همونطور که در عکس ها می بینید این موضوع استثناهایی هم داره، بعضیا(معمولا دانشجوها) کل سال با دوچرخه رفت و آمد می کنن.
خرید و اجاره دوچرخه
برای خرید دوچرخه چندتا راه دارید. یکیش اینه که روی سایت های مغازه های دوچرخه فروشی بگردید و دوچرخه مورد علاقتون رو پیدا کنید. معمولا این مغازه ها حرفه ای هستن و دوچرخه های مرغوب و نسبتا گرون قیمت تری (300 دلار به بالا) دارن. بعضی فروشگاه های زنجیره ای هم دوچرخه می فروشن و کیفیتشون بد نیست و قیمتشون هم مناسبه (حدود 150 دلار). دوچرخه دست دوم هم می تونید روی وب سایت هایی مثل Kijiji و Craiglist پیدا کنید. تشخیص کیفیت و قیمت و همه چیزشون دیگه با خودتونه :D
برای اجاره کردن دوچرخه هم می تونید از خدمات بیکسی استفاده کنید. با فاصله چند دقیقه پیاده روی به یک ایستگاه بیکسی می رسید و همه ی ایستگاه ها اتوماتیک و سلف سرویس هستند. برای امسال هزینه کل فصل 85 دلاره و هرچندبار که دلتون بخواد می تونید در بازه های 45 دقیقه ای دوچرخه رو قرض بگیرید. اگه طولانی تر بشه باید مبلغی پرداخت کنید. البته تعداد ایستگاه ها زیاده و می تونید هر 45 دقیقه دوچرخه رو تحویل بدید و یه دونه دیگه بردارید. لزومی هم نداره که عضویت سالانه بگیرید. می تونید هر دفعه برای مدت نیم ساعت دوچرخه بگیرید به مبلغ تقریبا سه دلار. یا برای 24 ساعت 5 دلار. اطلاعات و جزئیات دقیق تر هزینه ها و محل ایستگاه ها رو می تونید از روی سایتشون ببینید.
مشکلات دوچرخه سواری
مشکل دزد دوچرخه توی مونترال جدیه. با توجه به این که خرید و فروش دوچرخه دست دوم روی اینترنت خیلی رایجه، و دوچرخه هم کلا خیلی وسیله نقلیه پرطرفداریه، دوچرختونو توی قسمت های شلوغ تر شهر تنها نگذارید. اگه برای مدت طولانی دوچرخه رو تنها می گذارید، حتما تجهیزات قفل و زنجیر مناسب داشته باشید که همه ی دوچرخه، شامل بدنه و چرخ ها رو به جایی قفل کنید.
تجهیزات
خیلی ها کلاه ایمنی استفاده می کنن اما ایرانیا خیلی خودشونو مقید به این بچه بازیا نمی دونن من هم اصرار نمی کنم. فقط بدونید سرتون با ارزش ترین چیزیه که دارید :D نور در شب برای دوچرخه ها اجباریه. خیلی ها رعایت نمی کنن اما بدونید که این جزء قانونه و می تونن به خاطرش متوقفتون کنن. قفل و زنجیر با طول مناسب برای جلوگیری از سرقت دوچرخه از واجباته. هربار دوچرخه رو برای سرویس ببرید حدود 50 دلار خرج برمیداره. تنها کاری که می کنن اینه که پیچ هاشو سفت می کنن و لنت ترمزش رو عوض می کنن. اگه چندتا آچار بخرید و خودتون دست به کار شید به نظرم بهتره، کار سختی هم نیست. صرفه جویی هم می شه به خصوص اگه خانواده پرجمعیتی دارید.
اگه بچه دارید، با توجه به سنش ابزارهای متفاوتی برای شما وجود داره. هم می تونید صندلی و کمربند ایمنی بگیرید که بچه رو روی تنه ی دوچرخه سوار کنید و هم می تونید کالسکه مخصوص بگیرید و به دوچرخه وصل کنید. تو روش دوم باید بیشتر مراقب باشید پس پیشنهاد می کنم یه مدت بدون بچه فقط کالسکه رو بکشید که بهش عادت کنید.
امنیت
توی اکثر مسیرهای رایج، مسیر برای دوچرخه سوارها هم پیش بینی شده. روی یه سایت رسمی دولتی کبک خوندم که بیشتر از 600 کیلومتر مسیر ویژه دوچرخه فقط توی شهر مونترال وجود داره. وقتی توی این مسیرها حرکت می کنید امنیتتون تقریبا تضمینه ولی مواظب چراغ قرمز باشید چون برای دوچرخه سوارها چراغ جداگانه نصب می کنن. اگه توی مسیر ویژه حرکت نمی کنید خطر راننده های بی حوصله تهدیدتون می کنه. یعنی ممکنه براتون بوق بزنن. دوستانی که هنوز اینجا نیومندن احتمالا خندشون می گیره که اینو می گم ولی اینجا کسی بوق نمی زنه. از شوخی که بگذریم، تنها خطری که دوچرخه سوارها رو تهدید می کنه و نسبتا هم جدیه، خطر بازکردن در ماشین بدون چک کردن آینه است. بعضی راننده ها در ماشینشون رو باز می کنن و شما رو که با سرعت دارید از کنارشون رد می شید، نمی بینن. این موضوع وقتی اتفاق می افته که شما خارج از مسیرهای ویژه دوچرخه دارید حرکت می کنید.
دوچرخه و مترو
می تونید دوچرخه تون رو با خودتون ببرید توی مترو. دم گیت برای ورود و خروج مسیر ویژه براتون در نظر گرفته شده. یه گیت بزرگ تر برای ویلچر و دوچرخه وجود داره که راحت تر می تونید ازش رد بشید. همه جا هم روی کف مترو علامت زده (عکس) که دوچرخه ها می رون توی واگن اول. حداکثر 6 دوچرخه می تونه وارد مترو بشه. اگه ظرفیت تکمیل بود، سوار نشید و منتظر مترو بعدی باشید (البته تا حالا برای من اتفاق نیافتاده). چند تا نکته رو حتما رعایت کنید. اولا توی ساعات شلوغی اگه با دوچرخه وارد مترو بشید 150 دلار جریمه می شید. دوما اگه با دوچرخه وارد واگن های وسط بشید این احتمال وجود داره که مترو حرکت نکنه و با بلندگو ازتون بخوان که پیاده شید. سوم این که بعضی ایستگاه ها که تعداد پله ها کمه، پله برقی ندارن و مجبور می شید دوچرخه رو کول کنید.


روی عکس ها کلیک کنید که با اندازه بزرگتر ببینید.

آب و برق

برق و آب کبک رو یه شرکتی به اسم هیدروکبک(Hydro Québec) تامین می کنه. معمولا هم کنتور خونه ها اتوماتیکه و اطلاعات رو مستقیم برای هیدروکبک ارسال می کنه و مامور برای خوندن کنتور نمی آد. به ادعای خودشون حدود 99 درصد برق تولید شده از منابع تجدید شدنی (Renewable Energy) تامین می شه. وقتی که خونه اجاره می کنید، باید برید روی سایت و ثبت نام کنید. تاریخ ورودتون به خونه جدید رو ازتون می پرسه و از اولین روز ورود به خونه، هزینه های آب و برق اون واحد مسکونی به عهده شماست. هر زمان هم که خونه تون رو عوض می کنید باید روی سایت هیدروکبک برید و آدرستون رو تغییر بدید. اینطوری هیدروکبک می دونه کدوم کنتور مال شماست و قبض درست رو براتون ارسال می کنه.
برق کانادا 110 ولته و پریز های برق هم از نوع آ (Type A) هستن. اگه قبل از ورود قصد دارید دستگاه الکترونیکی بخرید حتما این موارد رو در نظر داشته باشید. روی سایت های کانادایی هم به راحتی می تونید قیمت وسایل الکترونیکی رو پیدا کنید(البته فراموش نکنید که 15 درصد مالیات بهشون اضافه کنید) و با قیمت کالای معادل توی ایران مقایسه کنید و ببینید به دردسر حمل کردنش می ارزه یا نه.
روی سایت براتون امکانات جالبی فراهم شده. مثلا می تونید نسبت سرمای هوا با میزان مصرف برق رو روی نمودار ببینید. یا مصرف دوره های مشابه در سال گذشته رو با مصرف امسالتون مقایسه کنید و خیلی امکانات دیگه. هرچند وقت یک بار البته با اجازه خودتون براتون ایمیل می فرسته که مثلا اگه فلان لامپ رو استفاده کنید این قدر ماهیانه مصرف برقتون کم می شه. یا فلان دوش رو اگه جایگزین کنید مصرف آب پایین می آد.

مراقب میزان مصرفتون توی زمستون باشید، دمای هوا پایین می آد و مصرف شما بالا می ره. ممکنه قبض دوره بعدی حسابی شما رو انگشت به دهان بگذاره. با چندتا نکته ساده می تونید خیلی صرفه جویی کنید. روی سایت هیدروکبک کلی راهنمایی و نکته برای صرفه جویی وجود داره. ساعات اوج مصرف، از ساعت 6 تا 9 صبح و 4 تا 8 بعد از ظهر، قیمت برق بیشتر حساب می شه. ضمنا روشی برای پرداخت هست که می تونید میانگین پرداخت کنید. یعنی تمام طول سال یک رقم ثابت بپردازید و آخر سال هم یه مبلغی بدهکار یا بستانکار می شید و سالیانه تسویه می کنید.

چند نکته مهم موقع اجاره منزل در رابطه با گرمایش
قبل از اجاره یا خرید یک خانه جدید می تونید روی سایت هیدروکبک میزان میانگین هزینه ی ماهیانه آب و برق اون واحد رو ببینید. بعضی از خانه ها با توجه به موقعیت در شهر، معماری داخلی، جنس دیوارها، سیستم گرمایشی نصب شده، سن ساختمان و یا جدا بودن از سایر ساختمان های کناری هزینه های بالایی دارند. قبل از اجاره کردن این خانه ها به سایر هیدروکبک مراجعه کنید، آدرس خانه را وارد کنید و هیدروکبک میانگین هزینه را برای شما تخمین می زنه.

سیستم گرمایشی بیشتر خونه ها برقیه. یه دستگاهی روی دیوار معمولا نزدیک به کف نصب شده و یه ترموستات هم روش داره. بعضی مدل ها ترموستاتشون از خود دستگاه دورتره و این دستگاه ها دقیق تر هم هستن. دما رو روی ترموستات تعیین می کنید و دستگاه خودشت اتوماتیک روشن و خاموش می شه. بعضی خونه ها هم سیستم شوفاژ مثل ایران دارن و کیفیتشون کمی بالاتره اما هزینه هاشون هم بالاست.

معمولا خونه هایی که در ورودیشون مستقیم توی هوای آزاد باز می شه، دو تا در ورودی دارن و بین این دو در فاصله کوتاهی هست. این فاصله بین دو در که میشه برای محل نگهداری کفش هم استفاده کرد، از خروج سریع گرما از خونه جلوگیری می کنه.


ترجمه لغات کاربردی

Tout Inclus All Included با اجاره همه ی هزینه های آب و برق و گرمایش حساب شده
compteur Meter کنتور
Fiche Plug دوشاخه
Prise électrique Power Socket پریز برق
Consommation Consumption میزان مصرف
Facture Bill قبض

با اینا زمستونو سر کردم

با کارنامه درخشان در دست راست، سربلند از آزمون سخت زمستانی مونترال بیرون آمدم. به هرکی می گم اولین زمستون بود بهم تبریک می گه انگار شاخ غول شکستم. البته ساده نبود اما اگه چندتا نکته پیش پا افتاده رو رعایت کنید نه تنها سخت نیست بلکه می تونید حسابی از زمستون و تفریح های ویژه اش لذت ببرید. قدم اول: لباس مناسب و تجهیزات از قبل خریداری کنید که غافلگیر نشید.
کاپشن(Jacket - Vest)
کاپشن هایی که از ایران با خودتون می آرید برای اواخر پاییز و اوایل بهار مناسبه اما توی زمستان به کاپشن خوب نیاز دارید. برندهای خوب بخرید و گول ظاهر کاپشن ها رو نخورید. سعی کنید کاپشن بلند باشه و باسن رو پوشش بده. برای این که تبلیغ نشه نه اسم برند می نویسم نه آدرس سایت می دم. خودتون توی اینترنت یا خیابونا یه گشتی بزنید می فهمید چی بخرید خوبه. عجله نکنید و از همکارا و دوستای باتجربه تر بپرسید. حدودا 350 تا 700 دلار رقم مناسبی برای کاپشنه.

شال(Scarf - Echarp) و کلاه(Toque)
یکی از مهمترین اجزای تشکیل دهنده پوشاک زمستانی. تاثیر شال و کلاه در لذت اسکی و اسکی روی یخ وقتی برای ساعت ها توی دمای پایین رو دست کم نگیرید. شال و کلاه احتمالا با خودتون می آرید. اگه فکر می کنید کلاه و شال گردنتون خیلی خوبه و بافتنیه (پلاستیک اینا نباشه) و شال به اندازه کافی بلنده و اینا ممکنه نیازی به خرید مجدد نداشته باشید.

دستکش(Gloves - Gants)
اگه سرمایی هستید حتما دوجداره بگیرید یا شاید هم بهتر باشه از اونایی که انگشت نداره (Mitten) بگیرید. دستکش از اون کالاهاییه که اگه برند حسابی بگیرید ممکنه تا 150 دلار هم تو خرج بیافتید. بهتره برید توی یه دونه از این فروشگاه های زنجیره ای (Retailer) که شکر خدا تعدادشون هم زیاده تو کانادا و خریدتون رو اونجا انجام بدید. قیمت ها خیلی فرق می کنه، کمتر از 20 دلار خرج رو دستتون می اندازه. ضمنا دستکش هایی هم که با خودتون می آرید اگه دوجداره، بافتنی، جنس خوب هستن ممکنه جواب بدن.

کفش(Boots - Bottes) و جوراب(Socks - Chaussettes)
کفش کوهنوردی اگه دارید حتما با خودتون بیارید، کفش خوب توی هوای سرد از واجباته. حتی اگه هم کفشتون خیلی خوبه، جورابتون باید خوب باشه. اگه روزی جورابای زمستونیتون خیس بود یا هرچی، حتما دو جفت جوراب جایگزین کنید. ضمنا همیشه می تونید یه جفت کفش تابستونی توی محل کارتون نگه دارید و وقتی می رسید کفشتون رو عوض می کنید.

دوشلواری(Long John - caleçon Long)
سعی کنید با خودتون از این شلوار سفیدایی که سربازا میپوشن بیارید. اونجا قیمتی نداره اما اینجا تو خرج می افتید. حدودا سه ماه از سال (اواخر نوامبر تا اوایل فوریه) هر روز باید دوتا شلوار بپوشید و برید سرکار.

چتر(Umbrella - Parapluie)
چتر توی زمستون لازم ندارید اما تو بهار و پاییز که مرتب بارون می آد اینجا خیلی لازم می شه. از فروشگاه های ارزون قیمت چتر نخرید. من سه چهارتا چتر ترکوندم تا فهمیدم باید چتر خوب بخرم. قیمتا خیلی بالا نیست اما کیفیت ها خیلی فرق می کنه. چترهای ارزون حدودا 3 دلاره و چترهای پدر و مادر دار حدود 15 دلار.

***

هوا کم کم سرد می شه. (میانگین درجه هوای مونترال توی ماه های مختلف سال رو اینجا ببینید) طوری نشه که مجبور بشید برای هر ماه برید یه جفت دستکش بهتر بخرید. از اول زمستون چیزی بخرید که کل زمستون جواب بده. بهترین کاری که می تونید بکنید اینه که مسیر رفت و آمدتون رو طوری تنظیم کنید که مجبور نباشید خیلی راه برید. سعی کنید خونه نزدیک مترو یا خطوط پررفت و آمد اتوبوس باشه. اگه هم بتونید کنار محل کارتون خونه بگیرید که دیگه خوش به حالتون. معمولا اتوبوس توی روزای خیلی سرد هم طبق برنامه می آد. بعد از بارش برف خیابونا و پیاده روها رو فورا تمیز می کنن و حمل و نقل طبق روال همیشگی انجام می شه اما اگه یه جای دور افتاده خونه گرفته باشید و دمای هوا به -35 درجه رسیده باشه و کوهی از برف توی خیابونا جمع شده باشه (میگن سالی یک روز اینجوری داریم :D) خیلی انتظار حضور دقیق و به موقع اتوبوس رو نداشته باشید.

رمز موفقیت، خانه نشین نشوید
زمستونا خیابونا زودتر تاریک می شه و مردم به بخش های اندرونی خونه می رن و همه خونه ها از بیرون خاموش به نظر می رسن. پیاده روها خلوت تر می شن و لامپ های کمتری روشن می شن. ممکنه فکر کنید مردم هم توی خواب زمستونی هستن اما این بزرگ ترین اشتباهیه که یه مهاجر می کنه. هوای سرد زمستون نیست که مهاجر رو به زانو در می آره، تنهایی و ناامیدیه. تا می تونید با دیگران معاشرت کنید و برنامه های تفریحی بگذارید. تعداد کنسرت ها، جشن ها، فستیوال ها، کافه، بار، رستوران و ... خیلی زیاده و مردم کماکان در حال جنب و جوش هستن. به دلیل سرما به چشم نمی آن اما اگه وارد گود بشید می بینید که دست کمی از تابستون نداره. چندتا دوست خوب پیدا کنید، مهمونی برید و مهمونی بگیرید، اسکی، اسکی روی یخ، برف نوردی(snowshoeing)، سرسره بازی(tobogganing-glissade) و ورزش های زمستونی دیگه رو فراموش نکنید.

حقیقتا هنوز هیچی نشده دلم برای زمستان مونترال تنگ شده