مونترال، دوچرخه، عشق و حال

بدون اغراق می گم، یکی از بزرگترین لذت هایی که توی مونترال می تونید ببرید دوچرخه سواریه. امنیت بالا، هوای تمیز، دمای مطلوب، خیابان سرسبز و تمیز، اصلا یه وضعی... به خصوص شبای ماه آگوست
این کار رو تمام سال نمی تونید انجام بدید. فصلش از ماه آوریل شروع می شه و تا اکتبر هم میشه دوچرخه سوار شد. بهتره قبل از اکتبر به فکر پارکینگ زمستانی برای دوچرخه باشید. دوچرختونو توی سرما نمی تونید بیرون نگه دارید. البته همونطور که در عکس ها می بینید این موضوع استثناهایی هم داره، بعضیا(معمولا دانشجوها) کل سال با دوچرخه رفت و آمد می کنن.
خرید و اجاره دوچرخه
برای خرید دوچرخه چندتا راه دارید. یکیش اینه که روی سایت های مغازه های دوچرخه فروشی بگردید و دوچرخه مورد علاقتون رو پیدا کنید. معمولا این مغازه ها حرفه ای هستن و دوچرخه های مرغوب و نسبتا گرون قیمت تری (300 دلار به بالا) دارن. بعضی فروشگاه های زنجیره ای هم دوچرخه می فروشن و کیفیتشون بد نیست و قیمتشون هم مناسبه (حدود 150 دلار). دوچرخه دست دوم هم می تونید روی وب سایت هایی مثل Kijiji و Craiglist پیدا کنید. تشخیص کیفیت و قیمت و همه چیزشون دیگه با خودتونه :D
برای اجاره کردن دوچرخه هم می تونید از خدمات بیکسی استفاده کنید. با فاصله چند دقیقه پیاده روی به یک ایستگاه بیکسی می رسید و همه ی ایستگاه ها اتوماتیک و سلف سرویس هستند. برای امسال هزینه کل فصل 85 دلاره و هرچندبار که دلتون بخواد می تونید در بازه های 45 دقیقه ای دوچرخه رو قرض بگیرید. اگه طولانی تر بشه باید مبلغی پرداخت کنید. البته تعداد ایستگاه ها زیاده و می تونید هر 45 دقیقه دوچرخه رو تحویل بدید و یه دونه دیگه بردارید. لزومی هم نداره که عضویت سالانه بگیرید. می تونید هر دفعه برای مدت نیم ساعت دوچرخه بگیرید به مبلغ تقریبا سه دلار. یا برای 24 ساعت 5 دلار. اطلاعات و جزئیات دقیق تر هزینه ها و محل ایستگاه ها رو می تونید از روی سایتشون ببینید.
مشکلات دوچرخه سواری
مشکل دزد دوچرخه توی مونترال جدیه. با توجه به این که خرید و فروش دوچرخه دست دوم روی اینترنت خیلی رایجه، و دوچرخه هم کلا خیلی وسیله نقلیه پرطرفداریه، دوچرختونو توی قسمت های شلوغ تر شهر تنها نگذارید. اگه برای مدت طولانی دوچرخه رو تنها می گذارید، حتما تجهیزات قفل و زنجیر مناسب داشته باشید که همه ی دوچرخه، شامل بدنه و چرخ ها رو به جایی قفل کنید.
تجهیزات
خیلی ها کلاه ایمنی استفاده می کنن اما ایرانیا خیلی خودشونو مقید به این بچه بازیا نمی دونن من هم اصرار نمی کنم. فقط بدونید سرتون با ارزش ترین چیزیه که دارید :D نور در شب برای دوچرخه ها اجباریه. خیلی ها رعایت نمی کنن اما بدونید که این جزء قانونه و می تونن به خاطرش متوقفتون کنن. قفل و زنجیر با طول مناسب برای جلوگیری از سرقت دوچرخه از واجباته. هربار دوچرخه رو برای سرویس ببرید حدود 50 دلار خرج برمیداره. تنها کاری که می کنن اینه که پیچ هاشو سفت می کنن و لنت ترمزش رو عوض می کنن. اگه چندتا آچار بخرید و خودتون دست به کار شید به نظرم بهتره، کار سختی هم نیست. صرفه جویی هم می شه به خصوص اگه خانواده پرجمعیتی دارید.
اگه بچه دارید، با توجه به سنش ابزارهای متفاوتی برای شما وجود داره. هم می تونید صندلی و کمربند ایمنی بگیرید که بچه رو روی تنه ی دوچرخه سوار کنید و هم می تونید کالسکه مخصوص بگیرید و به دوچرخه وصل کنید. تو روش دوم باید بیشتر مراقب باشید پس پیشنهاد می کنم یه مدت بدون بچه فقط کالسکه رو بکشید که بهش عادت کنید.
امنیت
توی اکثر مسیرهای رایج، مسیر برای دوچرخه سوارها هم پیش بینی شده. روی یه سایت رسمی دولتی کبک خوندم که بیشتر از 600 کیلومتر مسیر ویژه دوچرخه فقط توی شهر مونترال وجود داره. وقتی توی این مسیرها حرکت می کنید امنیتتون تقریبا تضمینه ولی مواظب چراغ قرمز باشید چون برای دوچرخه سوارها چراغ جداگانه نصب می کنن. اگه توی مسیر ویژه حرکت نمی کنید خطر راننده های بی حوصله تهدیدتون می کنه. یعنی ممکنه براتون بوق بزنن. دوستانی که هنوز اینجا نیومندن احتمالا خندشون می گیره که اینو می گم ولی اینجا کسی بوق نمی زنه. از شوخی که بگذریم، تنها خطری که دوچرخه سوارها رو تهدید می کنه و نسبتا هم جدیه، خطر بازکردن در ماشین بدون چک کردن آینه است. بعضی راننده ها در ماشینشون رو باز می کنن و شما رو که با سرعت دارید از کنارشون رد می شید، نمی بینن. این موضوع وقتی اتفاق می افته که شما خارج از مسیرهای ویژه دوچرخه دارید حرکت می کنید.
دوچرخه و مترو
می تونید دوچرخه تون رو با خودتون ببرید توی مترو. دم گیت برای ورود و خروج مسیر ویژه براتون در نظر گرفته شده. یه گیت بزرگ تر برای ویلچر و دوچرخه وجود داره که راحت تر می تونید ازش رد بشید. همه جا هم روی کف مترو علامت زده (عکس) که دوچرخه ها می رون توی واگن اول. حداکثر 6 دوچرخه می تونه وارد مترو بشه. اگه ظرفیت تکمیل بود، سوار نشید و منتظر مترو بعدی باشید (البته تا حالا برای من اتفاق نیافتاده). چند تا نکته رو حتما رعایت کنید. اولا توی ساعات شلوغی اگه با دوچرخه وارد مترو بشید 150 دلار جریمه می شید. دوما اگه با دوچرخه وارد واگن های وسط بشید این احتمال وجود داره که مترو حرکت نکنه و با بلندگو ازتون بخوان که پیاده شید. سوم این که بعضی ایستگاه ها که تعداد پله ها کمه، پله برقی ندارن و مجبور می شید دوچرخه رو کول کنید.


روی عکس ها کلیک کنید که با اندازه بزرگتر ببینید.

آب و برق

برق و آب کبک رو یه شرکتی به اسم هیدروکبک(Hydro Québec) تامین می کنه. معمولا هم کنتور خونه ها اتوماتیکه و اطلاعات رو مستقیم برای هیدروکبک ارسال می کنه و مامور برای خوندن کنتور نمی آد. به ادعای خودشون حدود 99 درصد برق تولید شده از منابع تجدید شدنی (Renewable Energy) تامین می شه. وقتی که خونه اجاره می کنید، باید برید روی سایت و ثبت نام کنید. تاریخ ورودتون به خونه جدید رو ازتون می پرسه و از اولین روز ورود به خونه، هزینه های آب و برق اون واحد مسکونی به عهده شماست. هر زمان هم که خونه تون رو عوض می کنید باید روی سایت هیدروکبک برید و آدرستون رو تغییر بدید. اینطوری هیدروکبک می دونه کدوم کنتور مال شماست و قبض درست رو براتون ارسال می کنه.
برق کانادا 110 ولته و پریز های برق هم از نوع آ (Type A) هستن. اگه قبل از ورود قصد دارید دستگاه الکترونیکی بخرید حتما این موارد رو در نظر داشته باشید. روی سایت های کانادایی هم به راحتی می تونید قیمت وسایل الکترونیکی رو پیدا کنید(البته فراموش نکنید که 15 درصد مالیات بهشون اضافه کنید) و با قیمت کالای معادل توی ایران مقایسه کنید و ببینید به دردسر حمل کردنش می ارزه یا نه.
روی سایت براتون امکانات جالبی فراهم شده. مثلا می تونید نسبت سرمای هوا با میزان مصرف برق رو روی نمودار ببینید. یا مصرف دوره های مشابه در سال گذشته رو با مصرف امسالتون مقایسه کنید و خیلی امکانات دیگه. هرچند وقت یک بار البته با اجازه خودتون براتون ایمیل می فرسته که مثلا اگه فلان لامپ رو استفاده کنید این قدر ماهیانه مصرف برقتون کم می شه. یا فلان دوش رو اگه جایگزین کنید مصرف آب پایین می آد.

مراقب میزان مصرفتون توی زمستون باشید، دمای هوا پایین می آد و مصرف شما بالا می ره. ممکنه قبض دوره بعدی حسابی شما رو انگشت به دهان بگذاره. با چندتا نکته ساده می تونید خیلی صرفه جویی کنید. روی سایت هیدروکبک کلی راهنمایی و نکته برای صرفه جویی وجود داره. ساعات اوج مصرف، از ساعت 6 تا 9 صبح و 4 تا 8 بعد از ظهر، قیمت برق بیشتر حساب می شه. ضمنا روشی برای پرداخت هست که می تونید میانگین پرداخت کنید. یعنی تمام طول سال یک رقم ثابت بپردازید و آخر سال هم یه مبلغی بدهکار یا بستانکار می شید و سالیانه تسویه می کنید.

چند نکته مهم موقع اجاره منزل در رابطه با گرمایش
قبل از اجاره یا خرید یک خانه جدید می تونید روی سایت هیدروکبک میزان میانگین هزینه ی ماهیانه آب و برق اون واحد رو ببینید. بعضی از خانه ها با توجه به موقعیت در شهر، معماری داخلی، جنس دیوارها، سیستم گرمایشی نصب شده، سن ساختمان و یا جدا بودن از سایر ساختمان های کناری هزینه های بالایی دارند. قبل از اجاره کردن این خانه ها به سایر هیدروکبک مراجعه کنید، آدرس خانه را وارد کنید و هیدروکبک میانگین هزینه را برای شما تخمین می زنه.

سیستم گرمایشی بیشتر خونه ها برقیه. یه دستگاهی روی دیوار معمولا نزدیک به کف نصب شده و یه ترموستات هم روش داره. بعضی مدل ها ترموستاتشون از خود دستگاه دورتره و این دستگاه ها دقیق تر هم هستن. دما رو روی ترموستات تعیین می کنید و دستگاه خودشت اتوماتیک روشن و خاموش می شه. بعضی خونه ها هم سیستم شوفاژ مثل ایران دارن و کیفیتشون کمی بالاتره اما هزینه هاشون هم بالاست.

معمولا خونه هایی که در ورودیشون مستقیم توی هوای آزاد باز می شه، دو تا در ورودی دارن و بین این دو در فاصله کوتاهی هست. این فاصله بین دو در که میشه برای محل نگهداری کفش هم استفاده کرد، از خروج سریع گرما از خونه جلوگیری می کنه.


ترجمه لغات کاربردی

Tout Inclus All Included با اجاره همه ی هزینه های آب و برق و گرمایش حساب شده
compteur Meter کنتور
Fiche Plug دوشاخه
Prise électrique Power Socket پریز برق
Consommation Consumption میزان مصرف
Facture Bill قبض

با اینا زمستونو سر کردم

با کارنامه درخشان در دست راست، سربلند از آزمون سخت زمستانی مونترال بیرون آمدم. به هرکی می گم اولین زمستون بود بهم تبریک می گه انگار شاخ غول شکستم. البته ساده نبود اما اگه چندتا نکته پیش پا افتاده رو رعایت کنید نه تنها سخت نیست بلکه می تونید حسابی از زمستون و تفریح های ویژه اش لذت ببرید. قدم اول: لباس مناسب و تجهیزات از قبل خریداری کنید که غافلگیر نشید.
کاپشن(Jacket - Vest)
کاپشن هایی که از ایران با خودتون می آرید برای اواخر پاییز و اوایل بهار مناسبه اما توی زمستان به کاپشن خوب نیاز دارید. برندهای خوب بخرید و گول ظاهر کاپشن ها رو نخورید. سعی کنید کاپشن بلند باشه و باسن رو پوشش بده. برای این که تبلیغ نشه نه اسم برند می نویسم نه آدرس سایت می دم. خودتون توی اینترنت یا خیابونا یه گشتی بزنید می فهمید چی بخرید خوبه. عجله نکنید و از همکارا و دوستای باتجربه تر بپرسید. حدودا 350 تا 700 دلار رقم مناسبی برای کاپشنه.

شال(Scarf - Echarp) و کلاه(Toque)
یکی از مهمترین اجزای تشکیل دهنده پوشاک زمستانی. تاثیر شال و کلاه در لذت اسکی و اسکی روی یخ وقتی برای ساعت ها توی دمای پایین رو دست کم نگیرید. شال و کلاه احتمالا با خودتون می آرید. اگه فکر می کنید کلاه و شال گردنتون خیلی خوبه و بافتنیه (پلاستیک اینا نباشه) و شال به اندازه کافی بلنده و اینا ممکنه نیازی به خرید مجدد نداشته باشید.

دستکش(Gloves - Gants)
اگه سرمایی هستید حتما دوجداره بگیرید یا شاید هم بهتر باشه از اونایی که انگشت نداره (Mitten) بگیرید. دستکش از اون کالاهاییه که اگه برند حسابی بگیرید ممکنه تا 150 دلار هم تو خرج بیافتید. بهتره برید توی یه دونه از این فروشگاه های زنجیره ای (Retailer) که شکر خدا تعدادشون هم زیاده تو کانادا و خریدتون رو اونجا انجام بدید. قیمت ها خیلی فرق می کنه، کمتر از 20 دلار خرج رو دستتون می اندازه. ضمنا دستکش هایی هم که با خودتون می آرید اگه دوجداره، بافتنی، جنس خوب هستن ممکنه جواب بدن.

کفش(Boots - Bottes) و جوراب(Socks - Chaussettes)
کفش کوهنوردی اگه دارید حتما با خودتون بیارید، کفش خوب توی هوای سرد از واجباته. حتی اگه هم کفشتون خیلی خوبه، جورابتون باید خوب باشه. اگه روزی جورابای زمستونیتون خیس بود یا هرچی، حتما دو جفت جوراب جایگزین کنید. ضمنا همیشه می تونید یه جفت کفش تابستونی توی محل کارتون نگه دارید و وقتی می رسید کفشتون رو عوض می کنید.

دوشلواری(Long John - caleçon Long)
سعی کنید با خودتون از این شلوار سفیدایی که سربازا میپوشن بیارید. اونجا قیمتی نداره اما اینجا تو خرج می افتید. حدودا سه ماه از سال (اواخر نوامبر تا اوایل فوریه) هر روز باید دوتا شلوار بپوشید و برید سرکار.

چتر(Umbrella - Parapluie)
چتر توی زمستون لازم ندارید اما تو بهار و پاییز که مرتب بارون می آد اینجا خیلی لازم می شه. از فروشگاه های ارزون قیمت چتر نخرید. من سه چهارتا چتر ترکوندم تا فهمیدم باید چتر خوب بخرم. قیمتا خیلی بالا نیست اما کیفیت ها خیلی فرق می کنه. چترهای ارزون حدودا 3 دلاره و چترهای پدر و مادر دار حدود 15 دلار.

***

هوا کم کم سرد می شه. (میانگین درجه هوای مونترال توی ماه های مختلف سال رو اینجا ببینید) طوری نشه که مجبور بشید برای هر ماه برید یه جفت دستکش بهتر بخرید. از اول زمستون چیزی بخرید که کل زمستون جواب بده. بهترین کاری که می تونید بکنید اینه که مسیر رفت و آمدتون رو طوری تنظیم کنید که مجبور نباشید خیلی راه برید. سعی کنید خونه نزدیک مترو یا خطوط پررفت و آمد اتوبوس باشه. اگه هم بتونید کنار محل کارتون خونه بگیرید که دیگه خوش به حالتون. معمولا اتوبوس توی روزای خیلی سرد هم طبق برنامه می آد. بعد از بارش برف خیابونا و پیاده روها رو فورا تمیز می کنن و حمل و نقل طبق روال همیشگی انجام می شه اما اگه یه جای دور افتاده خونه گرفته باشید و دمای هوا به -35 درجه رسیده باشه و کوهی از برف توی خیابونا جمع شده باشه (میگن سالی یک روز اینجوری داریم :D) خیلی انتظار حضور دقیق و به موقع اتوبوس رو نداشته باشید.

رمز موفقیت، خانه نشین نشوید
زمستونا خیابونا زودتر تاریک می شه و مردم به بخش های اندرونی خونه می رن و همه خونه ها از بیرون خاموش به نظر می رسن. پیاده روها خلوت تر می شن و لامپ های کمتری روشن می شن. ممکنه فکر کنید مردم هم توی خواب زمستونی هستن اما این بزرگ ترین اشتباهیه که یه مهاجر می کنه. هوای سرد زمستون نیست که مهاجر رو به زانو در می آره، تنهایی و ناامیدیه. تا می تونید با دیگران معاشرت کنید و برنامه های تفریحی بگذارید. تعداد کنسرت ها، جشن ها، فستیوال ها، کافه، بار، رستوران و ... خیلی زیاده و مردم کماکان در حال جنب و جوش هستن. به دلیل سرما به چشم نمی آن اما اگه وارد گود بشید می بینید که دست کمی از تابستون نداره. چندتا دوست خوب پیدا کنید، مهمونی برید و مهمونی بگیرید، اسکی، اسکی روی یخ، برف نوردی(snowshoeing)، سرسره بازی(tobogganing-glissade) و ورزش های زمستونی دیگه رو فراموش نکنید.

حقیقتا هنوز هیچی نشده دلم برای زمستان مونترال تنگ شده

همه جا سفید عین برف

سیزده رو رفتیم بعد از یه روز کاری به در کردیم. پنج شنبه بود و من و دوست کاناداییم قرار گذاشته بودیم بعد از ساعت کاری بریم سبزه هایی که من گذاشته بودم رو گره بزنیم. این بنده خدا هم بی خبر از همه جا بعد من تکرار می کرد "سال دیگه سیزده به در، بچه بغل خونه شوهر". اگه منصف باشیم اون یه چنین چیزی می خوند " سال دیگه سیزده مه دغ، بچه برد رونه شوتک" :D عجب هوایی بود جاتون خالی. این آخر هفته هم عید پاکه. یعنی دوشنبه تعطیله و اکثرا جمعه رو هم مرخصی می گیرن که به مراسم مذهبیشون برسن. خلاصه این که هیچکی کار نمی کنه و ما هم به هوای تعطیلی طولانی و هوای فوق العاده خوب، دلمون رو خوش کرده بودیم که بریم پیاده روی و کوهنوردی و از این حرفا. امروز صبح از خواب بیدار که شدم، چشتون روز بد نبینه، همه جا سفییییییید عین برف. نه، واقعا برف بود. باورم نمی شد. هوا گرم، آفتاب تابان، آسمون آبی اما زمین سفید عین برف. یعنی واقعا برف بود؟ هنوزم باورم نمیشه.

جونم براتون بگه، همه ی برنامه ها تبدیل شدن به برنامه های اندرساختمانی مثل موزه هنرهای معاصر. البته نگران من نباشید چون با توجه به دمای هوا، تابش مستقیم و نیرومند آفتاب و پیش بینی سایت ها، برنامه های فردا کما فی السابق پابرجاست.